کمدارَمت ‘محبوبِ من’ ..
شب هارا ، لاینفک به تو فکر میکنم و تُ همان” ماهی” ک روشن میکنی ، تاریکی…
شب هارا ، لاینفک به تو فکر میکنم و تُ همان” ماهی” ک روشن میکنی ، تاریکی…
دلنوشته ویرانی گاهی بغض های قلبم،قلم از دستانم می گیرند و نبودنت را هدف می زنند و…
دلنوشته ماه من ماه من، تنِ خستهام اسیرِ طوفانِ بیسرانجامیست. کاش کمی دقایق را با شکوفههای گیلاس…
دلنوشته دیوار آن دیوار را چگونه از میان برداریم؟ #نگین_شاهینپور چرا دیواری را برداریم که آجرش تویی…
دلنوشته چشم هایم تویی و لب هایم نامت چشم هایم تویی و لب هایم نامت در حوض…
دلنوشته بالاخره عشق بالاخره عشق یکبار یک روز یک جایى سراغ آدم مى آید اصیل که باشى…
دلنوشته شرم کاغذ عنکبوت ، تن خستم ام را تار تنید . موریانه ها ، کاوش کردند…
دلنوشته فکر نبودنت فکر نبودنت که به سرم می زند گلویم در بغض آویخته می شود و…
دلنوشته این روزها این روزها احتیاج دارم یک نفر پیدا شود شانه هایم را در دست بگیرد…
دلنوشته آتش هم که باشی آتش هم که باشی، یخ میزنی! میان آن همه سرمای چشمانـش مگـر…
دلنوشته تو که نباشی تو که نباشی انگار تمام واژه ها و کلمه هایم ته می کشد…
دلنوشته منِ خسته از انتظار منِ خسته از انتظار چشمِ خسته از اشک اتاق خسته از جسم…